کد مطلب:236 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:383

احکام نماز
نماز مهم ترین اعمال دین است كه اگر مورد قبول درگاه خداوند متعال واقع شود، عبادت های دیگر نیز قبول می شوند و اگر نماز پذیرفته نشود، اعمال دیگر نیز قبول نمی شوند. همان گونه كه اگر انسان هر شبانه روز پنج نوبت در نهر آبی شستشو كند چركی در بدن او باقی نمی ماند، نمازهای پنجگانه نیز انسان را از گناهان و پلیدی ها پاك می كنند. سزاوار است كه انسان نماز را در اوّل وقت بخواند و كسی كه نماز را كم ارزش و سبك می شمارد، مانند كسی است كه نماز نمی خواند. خداوند در ابتدای سوره بقره نماز را از ویژگی های پرهیزگاران و سبب برخورداری از هدایت قرآنی و در سوره مؤمنون مراقبت بر انجام نماز و خشوع در هنگام نماز را از ویژگی های مؤمنان بر شمرده است، و پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله) فرموده: كسی كه به نماز اهمیت ندهد و آن را سبك شمارد سزاوار عذاب آخرت است. روزی حضرت در مسجد تشریف داشتند; مردی وارد و مشغول نماز شد و ركوع و سجود خود را به طور كامل بجا نیاورد. حضرت فرمودند: اگر این مرد در حالی كه نمازش به این نحو است از دنیا برود، به دین من از دنیا نرفته است! پس انسان باید مراقب باشد كه با عجله و شتابزدگی نماز نخواند و در حال نماز به یاد خدا و با خضوع، خشوع و وقار باشد و متوجه باشد كه با چه كسی سخن می گوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند متعال بسیار كوچك و ناچیز ببیند، همچنین نمازگزار باید توبه و استغفار نماید و گناهانی را كه مانع قبول شدن نمازند، مانند حسد، كبر، غیبت، خوردن مال حرام، آشامیدن مسكرات و ندادن خمس و زكات، بلكه هر معصیتی را ترك كند. همچنین سزاوار است اعمالی را كه ثواب نماز را كم می كند بجا نیاورد، مثلاً در حال خواب آلودگی و خودداری از ادرار به نماز نایستد، و در هنگام نماز به آسمان نگاه نكند; و نیز اعمالی را كه ثواب نماز را زیاد می كند بجا آورد، مثلاً انگشتری



[128]

عقیق به دست كند و لباس پاكیزه بپوشد و شانه و مسواك كند و خود را خوشبو نماید.





نمازهای واجب



نمازهای واجب شش موردند:



اوّل: نمازهای یومیّه، دوم: نماز آیات، سوم: نماز میّت، چهارم: نماز طواف واجب خانه كعبه، پنجم: نماز قضای پدر و بنابر احتیاط، نماز قضای مادر كه بر پسر بزرگ تر واجب است، ششم: نمازی كه به واسطه اجاره، نذر، قسم و عهد واجب می شود.





نمازهای واجب یومیّه



نمازهای واجب یومیّه (در شبانه روز) پنج موردند: صبح دو ركعت ،ظهر چهار ركعت، عصر چهار ركعت، مغرب سه ركعت و عشا چهار ركعت.



(مسأله 753) در سفر باید نمازهای چهار ركعتی را ـ با شرایطی كه گفته می شود ـ دو ركعت خواند.



(مسأله 754) هر یك از نمازهای ظهر و عصر و همچنین مغرب و عشا، دارای وقت مخصوص و وقت مشتركی می باشند كه در مسائل بعدی بیان خواهد شد. وقت مخصوص و مشترك برای اشخاص فرق می كند، مثلاً اگر به اندازه خواندن دو ركعت نماز از اوّل ظهر بگذرد، وقت مخصوص نماز ظهر كسی كه مسافر است تمام شده و داخل وقت مشترك می شود و برای كسی كه مسافر نیست، باید به اندازه خواندن چهار ركعت نماز بگذرد.





وقت نماز صبح



(مسأله 755) نزدیك اذان صبح از طرف مشرق، سپیده ای رو به بالا حركت می كند كه آن را «فجر اوّل» می گویند. هنگامی كه آن سپیده پهن شد، «فجر دوم» و اوّل وقت نماز صبح است، و آخر وقت نماز صبح هنگامی است كه آفتاب بیرون می آید.



(مسأله 756) در شب های مهتابی، اگر وقت طلوع صبح را به علم و یقین بداند، لازم نیست صبر كند تا سپیده صبح در افق ظاهر شود و بر روشنایی مهتاب غلبه كند; و اگر وقت طلوع صبح را نداند، احتیاط مستحب آن است كه برای نماز صبح صبر كند تا سپیده



[129]

صبح بر افق ظاهر شود ولی برای روزه، باید از زمانی جلوتر، یعنی مطابق ساعت و به وقت شرعی از انجام كاری كه روزه را باطل می كند، خودداری نماید.





وقت نماز ظهر و عصر



(مسأله 757) اگر چوب یا چیزی مانند آن را كه به آن شاخص می گویند، به طور عمودی در زمین هموار فرو برند، هنگام صبح كه خورشید طلوع می كند، سایه آن در سمت غرب می افتد و هر چه آفتاب بالا می آید، این سایه كم می شود و در شهرهای ما، در اوّل ظهر شرعی به كمترین حدّ خود می رسد، و وقتی ظهر گذشت، سایه آن به طرف شرق برمی گردد و هر چه خورشید رو به مغرب می رود، سایه بیشتر به طرف شرق می چرخد و بلندتر می شود; بنابراین، وقتی سایه به كمترین حدّ خود رسید و دو مرتبه رو به زیاد شدن گذاشت، معلوم می شود ظهر شرعی شده است; ولی در بعضی شهرها ـ مثل مكه ـ كه گاهی هنگام ظهر سایه به كلّی از بین می رود، بعد از آن كه سایه دوباره پیدا شد، معلوم می شود ظهر شده است.



(مسأله 758) هر كدام از نماز ظهر و عصر وقت مخصوص و وقت مشتركی دارند: وقت مخصوص نماز ظهر از اوّل ظهر تا وقتی است كه از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد; و وقت مخصوص نماز عصر، هنگامی است كه به اندازه خواندن نماز عصر، وقت به غروب باقی مانده باشد، كه اگر كسی تا این هنگام نماز ظهر را نخوانده باشد، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند; و ما بین وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترك نماز ظهر و نماز عصر است; و اگر كسی از روی اشتباه نماز ظهر یا عصر را در وقت مخصوص دیگری بخواند، به احتیاط واجب باید آن را اعاده كند.



(مسأله 759) اگر پیش از خواندن نماز ظهر، سهواً مشغول نماز عصر شود و در بین نماز بفهمد كه اشتباه كرده است، چنانچه در وقت مشترك باشد، باید نیّت را به نماز ظهر برگرداند، یعنی نیّت كند كه «آنچه تا حال خوانده ام و آنچه اكنون مشغول خواندن آن هستم و آنچه بعد می خوانم همه نماز ظهر باشد» و بعد از آن كه نماز را تمام كرد، نماز عصر را بخواند; و اگر در وقت مخصوص نماز ظهر باشد، باید نیّت را به نماز ظهر



[130]

برگرداند و نماز را تمام كند و احتیاطاً نماز ظهر را دوباره بخواند و سپس نماز عصر را بخواند.



(مسأله 760) انسان می تواند در روز جمعه به جای نماز ظهر دو ركعت نماز جمعه بخواند ولی، احتیاط مستحب آن است كه اگر نماز جمعه خواند، نماز ظهر را نیز بخواند، و این احتیاط خیلی مطلوب است.



(مسأله 761) احتیاط واجب آن است كه نماز جمعه را از هنگامی كه عرفاً آن را اوّل ظهر می گویند تأخیر نیندازد و اگر از اوائل ظهر تأخیر افتاد، به جای نماز جمعه نماز ظهر بخواند.





وقت نماز مغرب و عشا



(مسأله 762) مغرب هنگامی است كه سرخی طرف مشرق كه بعد از غروب آفتاب پیدا می شود، از بین برود; ولی احتیاط واجب آن است كه نماز ظهر و عصر از غروب آفتاب تأخیر نیفتد و نماز مغرب پیش از محو شدن سرخی طرف مشرق شروع نگردد.



(مسأله 763) نماز مغرب و عشا هر كدام وقت مخصوص و وقت مشتركی دارند: وقت مخصوص نماز مغرب از اوّل مغرب تا وقتی است كه از مغرب به اندازه خواندن سه ركعت نماز بگذرد; و اگر كسی مانند مسافر، تمام نماز عشا را سهواً در این وقت بخواند، احتیاطاً لازم است كه بعد از نماز مغرب، دوباره نماز عشا را بخواند. و وقت مخصوص نماز عشا هنگامی است كه به اندازه خواندن نماز عشا به نیمه شب مانده باشد; و اگر كسی تا این هنگام نماز مغرب را عمداً نخواند، باید اوّل نماز عشا را بجا آورد و بعد از آن نماز مغرب را به قصد مافی الذّمه بخواند. و بین وقت مخصوص نماز مغرب و وقت مخصوص نماز عشا، وقت مشترك نماز مغرب و عشا است; و اگر كسی در این وقت از روی اشتباه نماز عشا را پیش از نماز مغرب بخواند و بعد از نماز متوجّه شود، نمازش صحیح است و باید نماز مغرب را بعد از آن بجا آورد.



(مسأله 764) اگر پیش از خواندن نماز مغرب، سهواً مشغول خواندن نماز عشا شود و در بین نماز بفهمد كه اشتباه كرده، چنانچه به ركوع ركعت چهارم نرفته باشد، باید نیّت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام كند و بعد نماز عشا را بخواند; و اگر به ركوع



[131]

ركعت چهارم رفته باشد، باید نماز را تمام كند سپس نماز مغرب را بخواند و بعد از آن نماز عشا را احتیاطاً اعاده نماید. اما اگر تمام آنچه خوانده، در وقت مخصوص نماز مغرب خوانده باشد و پیش از ركوع ركعت چهارم متوجه شود، باید نیّت را به نماز مغرب برگرداند و نماز مغرب را تمام كند و سپس احتیاطاً نماز مغرب را به قصد رجا بخواند و بعد از آن نماز عشا را بجا آورد.



(مسأله 765) آخر وقت نماز عشا نیمه شب است و احتیاط واجب آن است كه برای محاسبه نیمه شب در مورد نماز مغرب و عشا و مانند آنها، شب را از اوّل غروب تا اذان صبح حساب كند(1) و برای نماز شب و مانند آن، تا اوّل آفتاب حساب نماید.



(مسأله 766) اگر از روی معصیت یا به واسطه عذری نماز مغرب یا نماز عشا را تا نصف شب نخواند، بنابر احتیاط واجب باید تا قبل از اذان صبح بدون این كه نیّت ادا و قضا كند آن را بجا آورد.





احكام وقت نماز



(مسأله 767) انسان هنگامی می تواند مشغول نماز شود كه یقین یا اطمینان كند وقت آن فرا رسیده است یا دو مرد عادل و یا شخصی كه وقت شناس و مورد وثوق است از داخل شدن وقت خبر دهند.



(مسأله 768) شخص نابینا و زندانی و مانند آنها، بنابر احتیاط واجب نباید تا وقتی كه به فرا رسیدن وقت یقین پیدا كنند، مشغول نماز شوند; ولی اگر انسان به واسطه عذرهای عمومی چون ابر یا غبار و مانند آن كه برای همه مانع از یقین كردن است، نتواند در اوّل وقت نماز به فرا رسیدن وقت یقین پیدا كند، چنانچه گمان داشته باشد كه وقت فرا رسیده، می تواند مشغول نماز شود.



(مسأله 769) اگر از راه های پیش گفته برای شخص ثابت شود كه وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بین نماز بفهمد كه هنوز وقت فرا نرسیده و یا بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را پیش از وقت خوانده، نماز او باطل است; ولی اگر در بین یا بعد از نماز بفهمد



ــــــــــــــــــــــــــــ



1 ـ تقریباً یازده ساعت و یك ربع بعد از ظهر شرعی، آخر وقت نماز مغرب و عشا است.



[132]

كه در بین نماز وقت داخل شده، نماز او صحیح است.



(مسأله 770) اگر انسان متوجه نباشد كه باید پس از اطمینان به فرا رسیدن وقت مشغول نماز شود، چنانچه بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را در وقت آن خوانده، نماز او صحیح است; و اگر بفهمد تمام نماز را پیش از وقت آن خوانده یا بفهمد كه در بین نماز وقت داخل شده است، نماز او باطل است.



(مسأله 771) اگر اطمینان كند وقت نماز فرا رسیده و مشغول نماز شود و در بین نماز شك كند كه وقت داخل شده یا نه، نماز او باطل است; ولی اگر در بین نماز اطمینان داشته باشد كه وقت فرا رسیده و شك كند كه آنچه از نماز خوانده در وقت بوده یا نه، نماز او صحیح است.



(مسأله 772) اگر وقت نماز به قدری تنگ باشد كه به واسطه بجا آوردن بعضی از اعمال مستحب نماز، مقداری از آن بعد از وقت خوانده شود، باید آن اعمال مستحب را بجا نیاورد; مثلاً اگر به واسطه خواندن قنوت مقداری از نماز بعد از وقت خوانده شود، نباید قنوت را بخواند.



(مسأله 773) كسی كه به اندازه خواندن یك ركعت نماز وقت دارد، باید نماز را به نیّت ادا بخواند; ولی نباید عمداً نماز را تا این وقت تأخیر بیندازد.



(مسأله 774) اگر كسی كه مسافر نیست تا مغرب به اندازه خواندن پنج ركعت نماز وقت داشته باشد، باید هر دو نماز ظهر و عصر را بخواند، و اگر كمتر وقت داشته باشد، باید فقط نماز عصر را بخواند سپس نماز ظهر را قضا كند; و اگر تا نیمه شب به اندازه خواندن پنج ركعت نماز وقت داشته باشد، باید نماز مغرب و عشا را بخواند، و اگر كمتر وقت داشته باشد، باید فقط نماز عشا را بخواند و بعد نماز مغرب را بخواند و به احتیاط واجب، نیّت ادا و قضا ننماید.



(مسأله 775) اگر مسافر تا مغرب به اندازه خواندن سه ركعت نماز وقت داشته باشد، باید نماز ظهر و عصر را بخواند; و اگر كمتر وقت داشته باشد، باید فقط نماز عصر را بخواند و بعد نماز ظهر را قضا كند. و اگر تا نیمه شب به اندازه خواندن چهار ركعت نماز وقت داشته باشد، باید نماز مغرب و عشا را بخواند و اگر كمتر وقت داشته باشد باید فقط نماز عشا را بخواند و بعد نماز مغرب را بدون نیّت ادا و قضا بجا آورد. و چنانچه



[133]

بعد از خواندن نماز عشا، معلوم شود كه به مقدار یك ركعت یا بیشتر وقت به نیمه شب باقی مانده است، باید فوراً نماز مغرب را به نیّت مافی الذّمّه بخواند.



(مسأله 776) مستحب است انسان نماز را در اوّل وقت آن بخواند و در باره آن سفارش بسیاری شده است; و هر چه به اوّل وقت نزدیك تر باشد بهتر است، مگر آن كه تأخیر آن از جهتی بهتر باشد، مثل این كه صبر كند تا نماز را به جماعت بخواند.



(مسأله 777) هرگاه انسان عذری داشته باشد كه اگر بخواهد در اوّل وقت نماز بخواند، ناچار باشد با تیمّم نماز بخواند، چنانچه بداند كه عذر او تا آخر وقت باقی می ماند، می تواند در اوّل وقت نماز بخواند; ولی اگر مثلاً لباس او نجس باشد یا عذر دیگری داشته باشد و احتمال دهد كه عذر او از بین برود، بنابر احتیاط واجب باید صبر كند تا عذرش برطرف شود و چنانچه عذر او برطرف نشود، در آخر وقت نماز بخواند; و لازم نیست به قدری صبر كند كه فقط بتواند كارهای واجب نماز را انجام دهد، بلكه اگر برای مستحبات نماز، مانند اذان، اقامه و قنوت نیز وقت داشته باشد، می تواند تیمم كند و نماز را با آن مستحبات بجا آورد.



(مسأله 778) كسی كه مسائل نماز و شكیات و سهویات را نمی داند و احتمال می دهد كه یكی از آنها در نماز پیش آید، باید برای یاد گرفتن آنها نماز را از اوّل وقت تأخیر بیندازد; ولی اگر اطمینان داشته باشد كه نماز را به نحو صحیح تمام می كند، می تواند در اوّل وقت مشغول نماز شود; پس اگر در نماز مساله ای كه حكم آن را نمی داند پیش نیاید، نماز او صحیح است; و اگر مسأله ای كه حكم آن را نمی داند پیش آید، می تواند به یكی از دو طرفی كه احتمال می دهد عمل نماید و نماز را تمام كند ولی، بعد از نماز باید مسأله را بپرسد و اگر نماز او باطل بوده، دوباره آن را بخواند.



(مسأله 779) اگر وقت نماز وسعت داشته باشد و طلبكار نیز طلب خود را مطالبه كند، در صورتی كه ممكن باشد باید اوّل قرض خود را بدهد و بعد نماز بخواند; و همچنین اگر كار واجب دیگری كه باید آن را فوراً بجا آورد پیش آید ـ مثلاً ببیند مسجد نجس است ـ باید اوّل آن كار را انجام دهد ـ مثلاً مسجد را تطهیر كند ـ و بعد نماز بخواند و چنانچه اوّل نماز بخواند، معصیت كرده ولی، نماز او صحیح است.



[134]

نمازهایی كه باید به ترتیب خوانده شوند



(مسأله 780) باید نماز عصر را بعد از نماز ظهر و نماز عشا را بعد از نماز مغرب بخوانند; و اگر عمداً نماز عصر را پیش از نماز ظهر، و نماز عشا را پیش از نماز مغرب بخوانند، باطل است.



(مسأله 781) اگر به نیّت نماز ظهر مشغول نماز شود و در بین نماز به خاطر آورد كه نماز ظهر را خوانده است، نمی تواند نیّت را به نماز عصر برگرداند بلكه باید آن نماز را رها كند و نماز عصر را بخواند. حكم نماز مغرب و عشا نیز به همین ترتیب است.



(مسأله 782) اگر در بین نماز عصر یقین كند كه نماز ظهر را نخوانده است و نیّت را به نماز ظهر برگرداند و بعد به خاطر آورد كه نماز ظهر را خوانده بوده، اگر تنها نیّت نماز ظهر را كرده و هیچ عملی انجام نداده باشد، باید نیّت را به نماز عصر برگرداند و بقیه نماز را به نیّت نماز عصر بخواند و نمازش صحیح است; و اگر به نیّت نماز ظهر عملی را انجام داده باشد ولی، وارد ركن نشده باشد، باید نیّت را به نماز عصر برگرداند و نماز را تمام كرده و احتیاطاً پس از آن نماز عصر را اعاده كند. و اگر داخل ركن شده باشد نمازش باطل است و باید نماز عصر را بخواند.



(مسأله 783) اگر در بین نماز عصر شك كند كه نماز ظهر را خوانده یا نه، باید نیّت را به نماز ظهر برگرداند ولی، اگر وقت به قدری كم باشد كه بعد از تمام شدن نماز، مغرب شود، باید به نیّت نماز عصر، نماز را تمام كند و نماز ظهر او قضا ندارد.



(مسأله 784) اگر در نماز عشا پیش از ركوع ركعت چهارم شك كند كه نماز مغرب را خوانده یا نه، چنانچه وقت به قدری كم باشد كه بعد از تمام شدن نماز، نیمه شب شود، باید به نیّت عشا نماز را تمام كند و اگر بیشتر وقت داشته باشد، باید نیّت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را در سه ركعت تمام كند و بعد نماز عشا را بخواند.



(مسأله 785) اگر در نماز عشا بعد از رسیدن به ركوع ركعت چهارم شك كند كه نماز مغرب را خوانده یا نه، باید نماز را تمام كند و بعد نماز مغرب را بخواند و پس از آن نماز عشا را احتیاطاً اعاده كند ولی، اگر این شك در وقت مخصوص نماز عشا باشد، خواندن نماز مغرب لازم نیست.



(مسأله 786) اگر انسان نمازی را كه خوانده احتیاطاً دوباره بخواند و در بین نماز



[135]

به خاطر آورد كه نمازی را كه باید پیش از آن بخواند نخوانده است، نمی تواند نیّت را به آن نماز برگرداند، مثلاً اگر هنگامی كه نماز عصر را احتیاطاً می خواند به خاطر آورد كه نماز ظهر را نخوانده است، نمی تواند نیّت را به نماز ظهر برگرداند.



(مسأله 787) برگرداندن نیّت از نماز قضا به نماز ادا و از نماز مستحب به نماز واجب جایز نیست.



(مسأله 788) اگر وقت نماز ادا وسعت داشته باشد، می تواند در بین نماز نیّت را به نماز قضا برگرداند ولی، باید برگرداندن نیّت به نماز قضا ممكن باشد، مثلاً اگر مشغول نماز ظهر است، در صورتی می تواند نیّت را به قضای صبح برگرداند كه داخل ركعت سوم نشده باشد.



نمازهای مستحب



(مسأله 789) تعداد نمازهای مستحبّی زیاد است و آنها را «نافله» می گویند و از میان نمازهای مستحبّی، خواندن نافله های شبانه روزی بیشتر سفارش شده; و تعداد آنها در غیر روز جمعه، سی و چهار ركعت است كه دو ركعت آن نافله صبح، هشت ركعت نافله ظهر، هشت ركعت نافله عصر، چهار ركعت نافله مغرب، دو ركعت نافله عشا و یازده ركعت نافله شب می باشد. و چون دو ركعت نافله عشا را بنابر احتیاط واجب باید نشسته خواند، یك ركعت حساب می شود، ولی در روز جمعه بر شانزده ركعت نافله ظهر و عصر، چهار ركعت اضافه می شود.

(مسأله 790) از یازده ركعت نافله شب، هشت ركعت آن باید به نیّت نافله شب، دو ركعت به نیّت نماز شَفْع و یك ركعت به نیّت نماز وَتْر خوانده شود. دستور كامل نافله شب در كتابهای دعا گفته شده است.



(مسأله 791) نمازهای نافله را بجز نماز وَتْر كه یك ركعت می باشد، باید دو ركعتی بجا آورد و مستحب است در ركعت دوم نمازهای نافله و نیز در نماز وتر قنوت را بخوانند ولی، در نماز شفع اگر بخواهند قنوت را بجا آورند، باید به امید ثواب باشد.



(مسأله 792) نمازهای نافله را می توان نشسته خواند ولی، بهتر است دو ركعت نماز نافله نشسته را یك ركعت حساب كند; مثلاً كسی كه می خواهد نافله ظهر را كه هشت ركعت است نشسته بخواند، بهتر است شانزده ركعت بخواند و اگر بخواهد نماز وتر را



[136]

نشسته بخواند، دو نماز یك ركعتی نشسته بخواند.



(مسأله 793) نافله ظهر و عصر را در سفر نباید خواند ولی، نافله عشا را به نیّت این كه شاید مطلوب خداوند باشد، می توان بجا آورد.





وقت نمازهای نافله یومیّه



(مسأله 794) نافله نماز ظهر، پیش از نماز ظهر خوانده می شود و وقت آن از اوّل ظهر تا هنگامی است كه طول سایه شاخص كه بعد از ظهر پیدا می شود، به اندازه دو هفتم آن شود; مثلاً اگر طول شاخص هفت وجب باشد، هر وقت مقدار سایه ای كه بعد از ظهر پیدا می شود به دو وجب رسید، آخر وقت نافله ظهر است.



(مسأله 795) نافله عصر پیش از نماز عصر خوانده می شود و وقت آن تا هنگامی است كه طول آن مقدار از سایه شاخص كه بعد از ظهر پیدا می شود، به چهار هفتم آن برسد، و چنانچه بخواهد نافله ظهر یا نافله عصر را بعد از وقت آنها بخواند، بهتر است نافله ظهر را بعد از نماز ظهر و نافله عصر را بعد از نماز عصر بخواند و بنابر احتیاط واجب، نیّت ادا و قضا نكند.



(مسأله 796) وقت نافله مغرب، پس از تمام شدن نماز مغرب است تا وقتی كه سرخی طرف مغرب كه بعد از غروب كردن آفتاب در آسمان پیدا می شود، از بین برود.



(مسأله 797) وقت نافله عشا بعد از تمام شدن نماز عشا تا نیمه شب است، و بهتر است بلافاصله بعد از نماز عشا خوانده شود.



(مسأله 798) نافله صبح پیش از نماز صبح خوانده می شود و وقت آن بعد از گذشتن از نیمه شب به مقدار خواندن یازده ركعت نماز شب است; ولی احتیاط آن است كه آن را قبل از فجر اوّل نخوانند مگر آن كه بلافاصله بعد از نافله شب بخوانند كه در این صورت مانعی ندارد.



(مسأله 799) وقت نافله شب از نیمه شب(1) تا اذان صبح است، و بهتر است نزدیك اذان صبح خوانده شود.



ــــــــــــــــــــــــــــ



1 ـ شیوه محاسبه نیمه شب در مساله 765 گذشت.



[137]

(مسأله 800) مسافر و كسی كه خواندن نافله شب بعد از نیمه شب برای او دشوار است، می تواند آن را در اوّل شب بجا آورد.





نماز غفیله



(مسأله 801) یكی از نمازهای مستحبّی، نماز غفیله است كه بین نماز مغرب و عشا خوانده می شود، و وقت آن بعد از نماز مغرب تا وقتی است كه سرخی طرف مغرب از بین برود و در ركعت اوّل آن، بعد از حمد باید به جای سوره این آیات را بخوانند: «وَذَا النُّونِ إذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادی فِی الظُّلُماتِ أنْ لا إلهَ إلاّ أنْتَ سُبْحانَكَ إنّی كُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذلِكَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ»(1) و در ركعت دوم بعد از حمد به جای سوره، این آیه را بخوانند: «وَعِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إلاّ هُوَ وَیَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَة إِلاّ یَعْلَمُها وَلا حَبَّة فی ظُلُماتِ الاْرْضِ وَلا رَطْب وَلا یابِس إِلاّ فی كِتاب مُبین»(2) و در قنوت آن بگویند: «اَللّهُمَّ إنّی أَسْأَلُكَ بِمَفاتِحِ الْغَیْبِ الَّتِی لا یَعْلَمُها إِلاّ أنْتَ أنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَأنْ تَفْعَلَ بی كَذا وَكَذا» و به جای كلمه «كذا و كذا»، حاجتهای خود را بگویند، و بعد ادامه دهند: «اَللّهُمَّ أنْتَ وَلِیُّ نِعْمَتِی وَالْقادِرُ عَلی طَلِبَتِی تَعْلَمُ حاجَتِی فَأَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ السَّلامُ لَمّا قَضَیْتَها لِی».